دانلود رمان کمد شماره سیزده pdf از آر ال استاین با لینک مستقیم

دانلود رمان کمد شماره سیزده به قلم آر ال استاین با لینک مستقیم، نسخه کامل پی‌دی‌اف، اندروید، آیفون، جاوا با بهترین فونت pdf , apk

سلام لوک … بخت یارت!! …کی بود با من حرف زد؟ راهرو پر از بچه های هیجان زده درمورد اولین روز مدرسه بود. من نیز هیجان زده بودم. اولین روز من در کلاس هفتم بود. اولین روزم درمدرسه ی راهنمایی شاونی ولی خودم می دانستم که این یک سال بسیار سخت و طولانی خواهد بود. البته ریسک نکردم. پیراهن شانسم را پوشیدم. یک تی شرت سبز رنگ و رو رفته است که باید یواش یواش دورانداخته شود و جیب آن هم کمی پاره شده است…. اما مگرمی شود سال جديد را
بدون پيراهن شانسم شروع کنم ؟

خلاصه رمان کمد شماره سیزده

و پنجه ی خرگوش شانسم را نيز در شلوار جين گشادم داشتم. رنگ آن سياه و بسيارنرم و پشمالو است . اين در واقع يک جا کليدی است اما من نمی خواهم با آويزان کردن کليد به آن، خوش شانسی را از بين ببرم. چرا آنقدر خوش شانسی می آورد؟ خوب، اين يک پنجه ی خرگوش سياه رنگ و بسيار نادر است. آن را در نوامبر گذشته در روز تولدم پيدا کردم و پس از پيدا کردنش، پدر ومادرم کامپيوتر جديدی را که می خواستم به من دادند. بنابراين برايم شانس آورد … مگه نه؟

نگاهی به حروف قرمز و سياه کامپيوتری پرچم تبليغاتی که در بالای راهرو بود« زنده باد اسکوايرز ! از تيم خود حمايت کنيد » انداختم. تمام تيم های ورزشی پسرانه در شاونی ولی را اسکوايرز می خوانند. از من نپرسيدکه آنها چگونه به اين اسم عجيب و غريب دست يافتند. مشاهده ی پرچم کمی تپش قلبم را افزايش داد . به يادم انداخت که بايد مربی بسکتبال را پيدا کنم و از او بپرسم که چه موقع تست می گيرد.

فهرست کاملی از کارهايی که می خواستم انجام دهم داشتم :
(1) سری به آزمايشگاه کامپيوتر بزنم، (2)درمورد تيم بسکتبال پرس و جو کنم، (3) ببينم آيا می توانم در نوعی برنامه ی خاص شنا پس از ساعات مدرسه شرکت کنم. من تا آن زمان هرگز به مدرسه ای که استخر شنا داشته باشد نرفته بودم. و ازآنجا که شنا ورزش دوم من است، درموردش برنامه هايی داشتم. پرخيدم و دوستم هنا مالکُم را پشت سرم ديدم که مثل هميشه شاداب و پر از شور و نشاط بود….« ! لوک … سلام »