دانلود رمان ویرانه های غرورمون به قلم تهمینه با لینک مستقیم، نسخه کامل پیدیاف، اندروید، آیفون، جاوا با بهترین فونت pdf , apk
رمان ویرانه های غرورمنون نوشته تهمینه، داستان ایرانی های سفر کرده به دیار غربت و شرایط زندگی آنهاست. داستان درباره سوفیا چشم آذر، دختر زیبای ایرانی که با مادرش، غیر قانونی به آمریکا مهاجرت میکنه و وارد صنعت مدلینگ میشه…
داشتم میز مشتری رو تمیز می کردم که دیدم مایکل آماده شده بره. کارمو سریعتر تموم کردم و دوییدم سمتش. با چشم غره نگاهم کرد، آخه همیشه بهم میگفت تو رستوران جلو مشتری ندوعم. با نیش باز نگاهش کردم و گفتم: داری میری عکاسی؟
به معنی آره سرتکون داد و خواست بره که سریع گفتم: مایکل! خواهش میکنم!
نگاهم کرد: بهت که گفتم نه! حالا هم برو سفارش مشتریو بگیر.
از در رستوران رفت بیرون. دهنمو کج و کوله کردم َاداشو درآوردم. رفتم سراغ مشتری گشنه و تشنه که سفارششو بگیرم. ساعت 12شب بود، تعطیل کرده بودیم و من داشتم کارای آخرمو انجام میدادم. مایکلو دیدم که بیرون رستوران موتورشو پارک کرد و اومد داخل. رو یکی از صندلی ها نشست و گفت: سوفی یه شات ویسکی بده، سرم درد میکنه.
رفتم تو بار و یه شات براش پر کردم و گذاشتم جلوش. یه نفس سرکشید و با دستش سرشو مالید.
خندیدم: سرت درد میکنه که نباید ویسکی بخوری.
نگاهم کرد: باز میخوای نصیحتای مامان بزرگتو برام تکرار کنی؟
_ چته؟ چرا عصبی؟
پوفی کشید و گفت: امروز یه سری مانکن تازه کار و خنگ برای عکاسی داشتم. آنقدر احمق بودن که ساده ترین پز هارو هم نمی فهمیدن!