شانس رمان
دانلود رمان
دانلود رمان دل pdf از سارا بانو با لینک مستقیم

دانلود رمان دل به قلم سارا بانو با لینک مستقیم، نسخه کامل پی‌دی‌اف، اندروید، آیفون، جاوا با بهترین فونت pdf , apk

راستین که شب خسته از کار در شرکت به خانه میرفت ناگهان دختری جلوی ماشینش را میگیرد و ازش تقاضای کمک میکند تا از ازدواج اجباری که قرار انجام شود نجاتش دهد…..

خلاصه رمان دل

دیگه آخرای شب بود و داشتم ازشرکت برمی گشتم خونه. خیلی خسته بودم برای اینکه سریع ترب رسم خونه تصمیم گرفتم از خیابون های خلوت برم. تو حال و هوای خودم بودم که یه دختررو دیدم….بادیدن ماشینم جلو اومد و دست هاشو بالا برد و تکون داد و فریاد زد….
_آقا تورو خدانگه دارین…
ماشینو نگه داشتم و پیاده شدم و به سمتش رفتم. بی مقدمه پرسیدم
+چیشده

_لطفا کمکم کنین یه دیوونه منو دزدیده و میخواد من به زور باهاش ازدواج کنم…تورو خدا کمکم کنین
+باشه سوار شو
سوارماشین که شدیم ماشینو به راه انداختم…نگاهی بهش انداختم
+خونتون کجاس؟…تومگه خانواده نداری!…سرش رو پایین انداخت
_من نه خانواده ای دارم ونه خونه ای ….
جاخوردم….مگه میشه!!
+پس کجا زندگی میکنی؟
_فعلا هیچ جا
سری تکون دادم
+اسمت چیه؟
_هانا
+اگه بخوای می تونی امشب و تو خونه من بمونی ولی حواست باشه اگه بخوای زرنگ بازی دربیاری و دزدی کنی بلایی به سرت میارم که هیچوقت فراموش نکنی. فهمیدی؟
_بله
دیگه چیزی نگفتمو تاخونه سکوت کردم….

«هانا»
خیلی راحت تونستم گولش بزنم…هه اونطوری هم که میگفتن باهوش نیست، زودهم حرفامو باورکرد…وقتی به خونش رسیدیم آروم پشت سرش به راه افتادم. خونش ویلایی بود. از بچگی آرزوی زندگی تو اینجورخونه هایی رو داشتم ولی حیف، حیف که بابام قمارباز بود و منم مجبورم بخاطرش دست به کارایی که نمیخوام بزنم. باصداش به خودم اومدم…
_توهمین جا بشین من الان میام
سری تکون دادم که رفت به سمت طبقه بالا….روی یکی از مبل ها منتظرش نشستم.

خرید کتاب
12,000 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
https://shansroman.ir/?p=2177
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

آخرین نظرات
نماد اعتماد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " شانس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.