دانلود رمان در خیابان دوبلین به قلم سامانتا یانگ با لینک مستقیم، نسخه کامل پیدیاف، اندروید، آیفون، جاوا با بهترین فونت pdf , apk
جوسلین باتلر سالهاست که از گذشته خود پنهان شده است، اما تمام اسرار او در حال آشکار شدن است، چهار سال پیش، ژوکلین گذشته گذشته غم انگیز خود را در ایالات متحده پشت سر گذاشت و در اسکاتلند شروع به دفن كرد، غم و اندوه خود را دفن كرد، شیاطین خود را نادیده گرفت و بدون دلبستگی پیش برد، زندگی انفرادی او خوب پیش می رفت تا اینکه به یک آپارتمان جدید در خیابان دوبلین نقل مکان کرد.
حوصله ام سر رفته بود … كایلی رامزی مدام به پا به صندلیم میزد تا توجهم را جلب كند … دیروز هم داشت به صندلی دوست صمیمی ام درو لگد میزد و نمی خواستم درو را برنجانم، چون درو كشته مرده كایل بود.
در عوض به او كه كنارم نشسته بود و در حالی كه آقای اِوِنز معادله ترسناک و سخت دیگری را روی تخته می نوشت، میلیون ها قلب كوچک گوشه ی دفترچه اش می كشید، نگاه كردم … واقعا باید توجه بیشتری به درس می كردم چون در درس ریاضی افتضاح بودم … اگر همین ترم اول سال اول از ریاضی می افتادم مامان و بابا خوشحال نمی شدند.
آقای اِوِنز گفت: آقای رامزی، میشه بیای پای تخته و جواب سوال رو بدی یا ترجیح میدی بشینی و باز هم با پا به صندلی جاسلین بزنی؟ … کلاس از خنده منفجر شد و دِرو نگاه سرزنش آمیزی به من انداخت. سگرمه هایم را درهم كشیدم و به جایی كه آقای اِوِنز بود خیره شدم … كایلی خونسرد و با پررویی جواب داد: اگه اشكال نداره همین جا میمونم!